حضانت فرزندان پس از فوت پدر
وقتی پدر یک خانواده فوت میکند، نگرانیهای ناشی از آینده فرزندان او، موضوعی است که بازماندگان باید علاوه بر مصیبت وارده و ناراحتیهای ناشی از آن به طور جدی به فکر آن باشند. از یک طرف سوال این است که نگهداری، حضانت فرزندان و تربیت این فرزندان با کیست و یا اینکه بهتر است برعهده چه کسی باشد و از طرف دیگر موضوع اینجاست که ارث ناشی از ماترک متوفی چگونه به فرزندان میرسد و چه کسی باید درباره هزینهکرد و یا نگهداری از این اموال تصمیم بگیرد.
ولایت پدر
تا زمانی که سایه پدر خانواده بر سر فرزندان است از لحاظ نگهداری و مسائل مالی اختلاف و سوالی در بین نیست. از یک طرف قانونگذار در قانون مدنی، حق و تکلیف نگهداری، تربیت و حضانت فززندان را به پدر و مادر اعطا کرده است و از طرف دیگر پدر طبق قوانین ایران ولی قهری کودک است و اگر به هر ترتیب مالی برای فرزند وجود داشته باشد، اختیار تصمیم گیری درباره نحوه هزینهکرد و یا سرمایهگذاری از این سرمایه برعهده پدر است البته پدر نیز موظف است در این خصوص مصلحت طفل را در نظر بگیرد که در غیر اینصورت این حق از او قابل سلب شدن است
ولایت پدر بزرگ
طبق قوانین ایران، پدربزرگ پدری نیز به همراه پدر بر فرزند ولایت دارد و یا به اصطلاح ولی قهری است. یعنی در مواردی که فرزند صغیر نمیتواند تصمیمگیری کند، طبق قانون پدربزرگ با رعایت مصلحت میتواند برای فرزند تصمیمگیری کند. یکی از اینگونه مسائل موضوع ازدواج برای دختران و یا نحوه هزینهکرد مالی برای تمامی فرزندان است. در واقع اگر پدر فرزندان زنده باشد اجازه ازدواج دختر با اوست و در غیر اینصورت و به شرط حیات پدربزرگ پدری، او باید اجازه ازدواج دختر را صادر کند
حضانت فرزندان با کیست
در زمان زندگی مشترک، طبق قانون حضانت فرزندان حق و تکلیف والدین است. اما زمانی که پدر خانواده از دنیا میرود با توجه به اینکه پرداخت نفقه زن و فرزندان برعهده پدر است، وضعیت نگهداری و تامین هزینههای مالی فرزند برعهده چه کسی خواهد بود. قانون در این باره شخص خاصی را تعیین نکرده است. بسیار مشاهده شده است که پس از فوت پدر در بین اعضای خانواده اختلافاتی نیز برسر حضانت فرزندان و نگهداری از فرزندان ایجاد میشود. اما معمولا به دلیل رابطه احساسی و غیرقابل کتمان فرزندان با مادر اولویت حضانت با اوست. در واقع اگر مادر از لحاظ اخلاقی و صلاحیت شخصی و مالی مشکلی برای نگهداری از فرزندان نداشته باشد و اگر در این خصوص اختلافی ایجاد شود، حضانت فرزندان را به مادر میدهد
قیمومیت چیست
هر چند در بسیاری از موارد بر سر حضانت و نگهداری از کودکان اختلافی پیش نمیآید و بدون اینکه کار به دادگاه بکشد، مادر عهدهدار حضانت فرزندان میشود و کسی هم به آن اعتراض نمیکند، اما موضوع قیومیت بسیار متفاوت است. قیم کسی است که بیشتر امور مالی فرزند را برعهده دارد. قیمومیت به معنی سرپرستی و قیم بودن است. قیم یعنی سرپرستی و تکیهگاه. قیم توسط قاضی برای نگهداری طفل صغیر یا دیوانه یا غیررشید انتخاب میشود و در اصطلاح به آن امین حاکم گفته میشود. با این تعاریف تفاوت بین حضانت و قیومیت کاملا روشن میشود
قیومیت با کیست
با توجه به این تعاریف و معمولا در مواردی که داراییهای فراوانی از پدر برای فرزندان به ارث گذاشته شده باشد، بین مادر و خویشاوندان پدر اختلافات فراوانی بر سر قیومیت که در واقع همان صلاحیت تصمیمگیری در امور مالی فرزندان است، پیش میآید. مرجع قضایی در این شرایط با توجه به شرایطی که قانون برای قیم قرار داده است، وضعیت قیومیت اطفال را مشخص میکند. این شرایط عبارتند از:
- طبق قوانین اسلامی اگر برای طفل صغیری که مسلمان است قیم انتخاب میشود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد؛ زیرا کفار نمیتوانند قیم یک فرد مسلمان شوند.
- قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مدنظر باشد.
- قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد.
چه کسانی نمیتوانند قیم شوند
قانونگذار برای اینکه مراجع قضایی در شرایط لازم بتوانند مناسبترین شخص را برای قیومیت اطفال انتخاب کنند غیر از اینکه شرایط قیم را مشخص کرده است، اشخاصی را نیز که نمیتوانند و صلاحیت ندارند که این سمت را دریافت کنند به طور دقیق مشخص کرده است. بر این اساس اشخاص زیر این صلاحیت را ندارند
اولویت با کیست
طبق قوانین مراجع قضایی در صورتی که اشخاص متعددی صلاحیت قیم شدن را دارا باشند موظفند در انتخاب خود، خویشاوندان اطفال صغیر را بر دیگران مقدم بدانند. در میان خویشان محجور نیز پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است. با این وجود زمانی که بین خویشاوندان دارای اولویت طفل بر سر قیم شدن اختلاف باشد و همه آنها نیز صلاحیت لازم را داشته باشند، معمولا مراجع قضایی مادر را به شرطی که شوهر نکرده باشد بر سایرین مقدم میدارند زیرا طبق ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی، زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیومیت را قبول کند
وظایف قیم
وظایف قیم از سوی قانون مدنی و یا قانون حسبی تعیین میشود که بستگی به اموری دارد که برای آن قیم انتخاب میکنند. به عنوان مثال اگر برای اداره اموال باشد، از قوانین خاص خود پیروی میکند. فرد قیم میتواند در اموال منقول تحت قیمومیت دخل و تصرف داشته باشد، ولی نسبت به اموال غیرمنقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند، در صورتیکه فرد صغیر به سن بلوغ رسیده باشد، تمامی اموال از قبیل منقول و غیرمنقول به خود او تعلق میگیرد و اگر راجع به عملکرد قیم خود شکایتی دارد که وی مصلحت را رعایت نکرده میتواند به مراجع قانونی شکایت کند ولی در این صورت فرد قیم هم با ارائه مدارک میتواند ادعا کند که در نگهداری از اموال مصلحت را رعایت کرده است. وفق ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی، مواظبت شخص مولیعلیه- یا همان فرزند صغیر- و نمایندگی قانونی او در همه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است
نکاتی مهم در حدود اختیارات ولایت پدر و جد پدری در اموال فرزند (ولی قهری)
1– ولی قهری فقط شامل پدر و جد پدری است چه اینکه فرزند دختر باشد یا پسر.
۲ – مادر و خویشان مادری مطلقا ولایت بر فرزند ندارند.
۳ – بحث حضانت (نگهداری) فرزند با ولایت متفاوت است.
۴ – ولایت قهری پدر و جد پدری از زمان تولد آغاز و تا زمان بلوغ و رشد فرزند ادامه دارد. مگر اینکه طفل مجنون باشد که بعد از بلوغ نیز ولایت پدر و پدربزرگ پدری پابرجاست.
۵ – در عمل، ولایت پدر بر جد پدری مقدم است و در عرف جامعه نیز چنین است که در صورت نبودن پدر یا صالح نبودن، توانایی نداشتن و … نوبت به جد پدری می رسد. گذشته از عرف و رویه قضایی ماده ۱۵ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ که این ماده به نظر ما نسخ نشده است، بر اولویت پدر بر جد پدری دلالت دارد.
۶ – مطابق ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی، ولی قهری نماینده قانونی است. حتی اگر حضانت با مادر باشد.
۷ – ولی قهری باید از لحاظ جسمی و روحی توانایی اداره اموال مولی علیه را داشته باشد و همچنین سوء استفاده نکرده و رعایت مصلحت و غبطه فرزند را کند.
۸ – اگر یکی از پدر و یا جد پدری در قید حیات نباشد و یا صلاحیت لازم را از حیث ناتوانی، سوء استفاده، کوتاهی و … نداشته باشد ولایت با دیگری است.
۹ – اگر پدر یا جد پدری نباشد یا ولی قهری خود محجور شود. (مثل دیوانه، سفیه یا ور شکسته) برای فرزند قیم منصوب میگردد. (ماده ۱۱۹۵ قانون مدنی)
۱۰ – اگر یکی از اقربای فرزند یا رئیس حوزه قضایی بتواند ثابت کند که پدر یا جد پدری موجب حیف و میل اموال صغیر شده است و رعایت غبطه را نمی کند. ولی قهری عزل می شود و جای ایشان قیم مشخص خواهد شد.(ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی)
۱۱ – اگر خیانت ولی قهری ثابت نشده باشد اما دلایل قوی و قابل اعتنا برای خیانت او متحمل باشد مثل اعتیاد شدید پدر، در این صورت نیز دادگاه می تواند ولی قهری را عزل نماید و به جای ایشان قیم مشخص کند.
۱۲ – اگر ولی قهری به دلیل پیری، ضعف بدنی، بیماری و … توانایی لازم برای اداره مطلوب اموال مولی علیه (فرزند) را نداشته باشد، دادگاه ضم امین می کند به این صورت که فرد امینی را به ولی قهری منضم کند که امضا هر دو نفر آنها در اداره مال فرزند موثر خواهد بود.
۱۳ – اگر ولی قهری به دلیل حبس، غیبت، اشتغالات روزمره و… نتواند به امور فرزند رسیدگی کند و کسی را هم به جای خود مشخص نکرده باشد، دادگاه یک نفر امین را به صورت موقت برای تصدی و اداره اموال مولی علیه تعیین خواهد کرد.(ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی)
۱۴ – پدر و جد پدری برای بعد از مرگ خود می توانند وصی تعیین کنند. (ماده ۱۱۹۲)
حدود اختیارات وصی را می تواند خود ولی قهری مشخص کند. در غیر اینصورت همان اختیارات ولی قهری در اموال را داراست. (ماده ۱۱۹۰ قانون مدنی)
هرگاه وصی تعیین شده توسط ولی قهری از اداره اموال خودداری کند یا به دلیل حجر، سن زیاد، بیماری و معلولیت و …. توانایی لازم را نداشته باشد یا خیانت کند، خود به خود عزل می شود. (ماده ۱۱۹۱ قانون مدنی)