عاطفه پورمحمد – تعيين مهريه در ظاهر کار سادهاي است. خانواده دختر تعدادي سکه تعيين ميکنند و خانواده پسرهم با اندکي چانهزني بر سر تعداد سکهها بالاخره به توافق مي رسند. اما عده کمي هم هستند که مهريه عروس را ملک قرار مي دهند حال ممکن است اين ملک منزل مسکوني باشد يا باغ و زمين زراعي. تعيين ملک بهعنوان مهريه، تشريفاتي دارد که با سکه و وجه نقد، بسيار متفاوت است. سکه و وجه نقد، به اين دليل که موجود نيست، پرداخت تعداد يا مبلغ مشخصي از آن، در سند ازدواج بر ذمه زوج قرار ميگيرد. اما ملک يک مال غيرمنقول شرايط متفاوتي خواهد داشت. اگر افراد هنگام تعيين مهريه به اين شرايط آگاه نباشند، ممکن است بعدها براي احقاق حق خود دچار دردسر شوند. به منظور بررسي ابعاد اين موضوع دکتر محمد شيخالرئيس کرماني، استاد دانشگاه و سردفتر ازدواج و طلاق گفتو گو کرده ايم که در پي مي آيد.
هر مالي، مهر ميشود
به طور کلي و بنا بر مقررات شرع و قانون، هر چيزي که ماليت داشته باشد، ميتوان آن را به عنوان مهريه يا صداق تعيين کرد. بنابراين قرار دادن مال منقول و مال غير منقول به عنوان مهريه، صحيح است. مال منقول ميتواند سکه يا وجه باشد يا حتي گل يا کتابي خاص مثل قرآن، نهجالبلاغه، کتب تفسيري يا حتي کتاب شعر. مهر غير منقول هم ميتواند خانه يا آپارتمان باشد، يا زمين زراعتي يا باغ و مانند آن. بنابراين صرف ماليت داشتن بدين معني که ارزش ريالي داشته باشد، براي اينکه مالي بتواند مهر زن قرار بگيرد کافي است.
بهترين مهر، مال معين است
همانطور که قبلا هم گفته شد، هر چيزي که ارزش مالي داشته باشد و بشود در قبال آن پول دريافت کرد، ميتواند مهريه در نظر گرفته شود. همچنين هر آنچه را که بتوان مهريه قرار داد، در ستون مربوط به صداق، در سند ازدواج قابل ثبت است. حتي ميتوان چند مورد را به هم ضميمه و به عنوان مهريه ثبت کرد. اما بهترين مهر مال غيرمنقول معين است چرا که مال معين، بلافاصله پس از جاري شدن خطبه عقد، به ملکيت زن در ميآيد. اين را نيز به خاطر داشته باشيد اينکه واگذاري تمام مهر را به بعد از رابطه زناشويي موکول کردهاند به اين معني اين نيست که تمام مهر به محض عقد به زن منتقل نميشود. بلکه منظور اين است که اگر قبل از رابطه زناشويي طلاق صورت گيرد، زن موظف است که نيمي از مهر را بازگرداند.
ثبت ملک به عنوان مهريه
براي ثبت ملک بهعنوان مهريه مدارکي لازم است که بايد در هنگام عقد در دفتر ازدواج آماده باشد. تمام مدارکي که براي انتقال ملک نياز است و معمولا فروشنده آنها را به دفتر ثبت اسناد رسمي ارائه ميدهد؛ از جمله برگه استعلام از ثبت، گواهي از دارايي مبني بر پرداخت ماليات و گواهي از شهرداري براي اثبات پرداخت عوارض و همچنين سند رسمي ملک.در صورتي که زوج تمام اين مدارک را آماده کند و همراه خود به دفتر ازدواج بياورد، سردفتر ازدواج هم در قباله ازدواج مشخصات ملک را به عنوان مهر زوجه وارد ميکند. مثلاً اينطور مينويسد که «منزل مسکوني با فلان مساحت و به اين شماره واقع در فلان محله و …» بعد از مشخصات منزل، بايد سردفتر شماره گواهي دارايي و شهرداري و شماره استعلام ثبتي را هم درج کند. اما جريان قانوني ثبت به اينجا ختم نميشود. دفتر ازدواج و طلاق موظف است که قباله ازدواج را به نزديکترين دفتر ثبت اسناد رسمي بفرستد. دفتر ثبت اسناد پس از دريافت قباله، خلاصه معامله صداقي ثبت ميکند و نام زوجه را به عنوان مالک جديد در ستون انتقالات مينويسد و شماره آن را به اداره ثبت ميفرستد تا سند به نام زوجه ثبت شود. سندهاي دفترچهاي قبلي بعد از انتقال به سند تکبرگي تغيير پيدا ميکنند. در کل هر کس که سند به او منتقل ميشود، بايد منتظر بماند که سند تکبرگي جديد به نام او صادر شود.
سند عادي براي مهريه
اسناد در دو صورت رسمي هستند يکي زماني که در دفاتر ثبت اسناد رسمي ثبت شوند ديگر زماني که در دفاتر ازدواج و طلاق به ثبت برسند. اما سند عادي هر نوع نوشتهاي است که بين افراد تنظيم و امضا ميشود. سند عادي در محاکم قضايي قابليت استناد ندارد. به عنوان مثال اگر ملکي براي مهريه زن تعيين شود و اين مسئله را روي کاغذي ثبت کنند و در مراسم بلهبران تمام حضار هم آن را امضا کنند، باز هم نميتوان به اين برگه استناد کرد. چرا که اين برگه سند عادي محسوب ميشود و اعتبار استنادي ندارد. بنابراين تا زماني که ملک در سند رسمي ازدواج به عنوان مهر زن ثبت نشود و مراحلي که ذکر شد، براي ثبت انتقال آن طي نشود، نميتوان اثبات کرد که اين ملک به عنوان مهريه، بعد از عقد نکاح به مالکيت زن درآمده است. اما اگر مراحل قانوني طي شود، سند رسمي است و تا زماني که کسي ادعاي جعل نکند و اين ادعا را ثابت نکند اين سند قابل استناد است.
تمليک با شرط ضمن عقد
اخيرا در بسياري از ازدواجها تاکيد بر اين است که اگر داماد در آينده خانهاي خريد، سه دانگ آن را به نام همسرش کند. اما بايد دانست که مالي که هنوز وجود ندارد و فرض و احتمال بر اين است که در زمان آينده خريداري خواهد شد، نميتواند بهعنوان مهريه در نظر گرفته شود. برخي مواقع ممکن است خانواده عروس اصرار داشته باشند که اين مسئله انجام شود و آن را به صورت شرط ضمن عقد بخواهند. اين در حالي است که شرط مبهم باطل است. يعني اگر شرط شود داماد سه دانگ از آپارتماني را که در آينده نامعلوم خواهد خريد، به نام همسرش کند، اين شرط به دليل ابهام داشتن، باطل است. مگر اينکه زمان مشخصي را تعيين کنند؛ مثلا طي ششماه آينده. همچنين بايد ملکي که در آن زمان مشخص خواهد خريد معلوم باشد. به اين ترتيب ميتوان چنين تعهدي را به عنوان شرط ضمن عقد بر عهده زوج گذاشت. البته با ذکر مشخصات کامل ملک و همچنين مهلت زمان انجام شرط. درج عبارت «به صورت مجاني» در مورد اين شرط، لازم است. اما قراردادن چنين شرطي ممکن است دردسرهايي را براي زندگي خانوادگي فرد به دنبال داشته باشد. زيرا ممکن است در زمان موعود، مرد حاضر به اجراي شرط نشود و زن هم بر احقاق حق خود اصرار کند. بنابراين زن مجبور است دادخواستي مبني بر الزام همسرش به اجراي شرط به دادگاه تقديم نمايد. اين اقدام صلح و امنيت خانواده را برهم ميزند.
برخورد با سردفتر غيرمطلع
سردفتران موظف هستند که اطلاعات حقوقي متناسب با موارد مختلف را در اختيار مراجعان قرار دهند و در مرحله بعد اقدام به انجام کار آنها کنند. اما ممکن بعضي از سردفتران به هر دليل يک شرط را اشتباهي ثبت کنند. . در اين صورت افراد متضرر ميتوانند از سردفتر خاطي يا متخلف شکايت کنند و پس از بررسيهاي لازم، جريمه نقدي و يا انفصال از خدمت براي آنها در نظر گرفته ميشود. البته اگر متضرر بخواهد که تمام مبلغ ضرر و زيان را از سردفتر بگيرد، اين امر امکانپذير نيست و او را به دردسر مياندازد. پس بهترين راه اين است که قبل از اقدام به تعيين مهريه يا گذاشتن شرط در مورد صحت آن با يک فرد مطلع مشورت کنند. زيرا ممکن است سردفتر به دليل مشغله فکري، حضورذهن نداشته باشد و نتواند موارد حقوقي را به افراد متذکر شود يا اينکه بخواهد دقيقا به خواست مراجعهکننده عمل کند.