1953/۷ ـ 26/9/1391
شماره پرونده ۲۰۱۷ـ ۵۱ ـ ۸۶
سؤال ـ چنانچه مالک وسیله نقلیه مشروبات الکلی شخص دیگری غیر از حامل باشد آیا میتواند تقاضای استرداد آنرا بنماید؟
نظریه شماره8259/7 ـ 8/12/1386
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
چنانچه مالک وسیله نقلیه فردی دیگری بوده و حمل مشروبات الکلی نیز بدون اذن و اطلاع مالک صورت گرفته باشد مصادره خودرو فاقد وجاهت قانونی است و به محض مراجعه و درخواست مالک و احراز مالکیت و عدم اذن و اطلاع او از حمل مشروبات الکلی باید وسیله نقلیه به وی مسترد گردد.
*****
[۲۹۰]
شماره پرونده ۱۶۸۹ـ 1/127 ـ ۸۹
سؤال ـ چکی با امضای مدیرعامل یا رئیس هیأت مدیره و با مهر شرکت صادر شده است حال آیا دعويشده از طرف خواهان باید به طرفیت شرکت و فرد صادرکننده اقامه شود یا به طرفیت یکی از آنها؟
*****
نظریه شماره7873/7 ـ 21/12/1389
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در مواردی که مدیرعامل یا رئیس هیأت مدیره به نمایندگی از طرف شـرکت چک را امضاء نموده و در اختیار شخص ثالث قرارداده باشند با توجه به مقررات ماده ۱۹ قانون صدور چک صادرکننده چک و صاحب حساب متضامناً مسؤول پرداخت وجه چک بوده لذا در فرض پرسش و با توجه به اصل تضامنی بودن مسؤولیت صادرکننده چک و صاحب حساب دارنده چک میتواند علیه نامبردگان (منفرداً یا مجتمعاً) مبادرت به طرح دعوا نموده و وجه چک را مطالبه نماید.
[۲۹۱]
شماره پرونده ۷۸ـ 1/3 ـ ۹۰
سؤال ـ چنانچه مالک دارای ملکی در حد مستثنیات دین باشد و از روی اضطرار آن را به اجاره داده و در منزل یکی از اقوام خود بیتوته نماید آیا ملک مذکور از شمول مستثنیات دین خارج میشود؟
*****
نظریه شماره570/7 ـ 3/2/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
مطابق بند الف ماده ۵۲۴ قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مسکن مورد نیاز محکومٌعلیه و افراد تحت تکفل او با رعایت شؤون عرفی از مستثنیات دین محسوب میشود و ملاک، تشخیص نیاز محکومٌعلیه و افراد تحت تکفل او است و صرف عدم تصرفات فیزیکی محکومٌعلیه یا به اجاره واگذار کردن مسکن مذکور موجب خروج آن از شمول مستثنیات دین نمیشود. تشخیص مصداق با مقام قضایی رسیدگیکننده است.
*****
[۲۹۲]
شماره پرونده ۱۴۴ـ ۱۹۲ ـ ۹۰
سؤال ـ احتراماً، پیرو استعلام شماره 867000/94 مورخ 28/7/1387 و عطف به نظریه شماره 5773/87 مورخ 16/9/1387 آن مرجع محترم در خصوص نسخ قوانین معارض با لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامههای عمومی و عمرانی و نظامی دولت مصوب 7/11/1358 شورای انقلاب و با عنایت به رأی وحدت رویه شماره ۴ مورخ 23/1/1389 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مفاداً همسو با نظریه ابرازی آن اداره کل محترم است، به استحضار میرساند اخیراً شرکت انتقال گاز ایران به استناد ماده واحده قانونی منع احداث بنا و ساختمان در طرفین خطوط انتقال گاز مصوب سال ۱۳۵۰ و با تفسیر موسع آن، مالک عرصه را عملاً از هرگونه بهرهبرداری در فاصله ۲۵۰ متری لولههای گاز منع و حتی در فرضی که در آن اعیان باشد خود را مجاز به قلع ابنیه بدون پرداخت بهای عرصـه دانسته و موجبات ضرر مالکین را فراهم نموده است. با عنایت به اینکه خطوط مذکور ماهیتاً با خطوط انتقال برق و امثال آن تفاوتی نداشته و اثرات آن را بر املاک یکی است، لذا خواهشمند است با لحاظ موارد نظریه آن اداره کل محترم در این خصوص نیز اعلام گردد. تصویر سوابق پیوست است.
*****
نظریه شماره1330/7 ـ 31/2/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده واحده قانون منع احداث بنا و ساختمان در حریم خطوط لوله گاز مصوب سال ۱۳۵۰ با رعایت موازین لایحه قانونی تملک اراضی برای طرحهای عمرانی مصوب 17/11/1358 قابل اجراء است و به عبارت دیگر چنانچه شرکت گاز محل استقرار لولههای گاز را طبق مقررات تملک کرده باشـد ممنوعیت احداث بنا و ساختمان در حریم خطوط گاز به قوت خود باقی است (طبق مفاد ماده۱۳۹ قانون مدنی). بدیهی است چنانچه اقدامات و تصرفات شرکت گاز تمام یا بخشی از ملک (حریم) را مسلوبالمنفعه نماید. مالک حق دارد طبق مقررات لایحه تملک اراضی، قیمت ملک خود را مطالبه نماید.
*****
[۲۹۳]
شماره پرونده ۳۸۲ـ ۱۵۵ ـ ۹۰
سؤال ـ آیا ماده واحده لایحه قانونی ممنوعیت خروج بدهکاران بانکها مصوب 20/2/1359 شامل مدیران اشخاص حقوقی هم میشود یا صرفاً اشخاص حقیقی را در برمیگیرد؟
نقش دادسرای عمومی تهران و دادستانی کل در اجرای ماده واحده مزبور چیست، آیا صرفاً به عنوان ناظر و واسطه اقدام میکنند؟ یا درصورتی که به نظر شرایط ممنوعالخروج کردن شخصی وجود نداشته باشد میتوان از اجرای درخواست خودداری کرد؟
آیا امکان اجازه خروج موردی برای موارد خاص توسط مقامات مزبور وجود دارد یا باید درخواست یکبار خروج به بانک مرکزی منعکس گردد.
نظریه شماره2398/7 ـ 12/4/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
۱ـ ماده واحده لایحه قانونی ممنوعیت خروج بدهکاران بانکها مصوب سال ۱۳۵۹ علیالاصول فقط شامل اشخاص حقیقی میشود و به اشخاص حقوقی تسری ندارد مگر در مورد مدیر یا مدیران شخص حقوقی که خارج از حدود و وظایف و اختیارات خود اقدام به وصول تسهیلات بانکی کردهاند که در این صورت شخصاً مسؤول بوده و قابلیت ممنوعالخروجی را دارند.
۲ـ ممنوعالخروج نمودن افراد نیاز به دستور مقامات قضایی دارد. دادستانی کل کـشور حسب درخواست دادسرای عمومی اقدام به ممـنوعالخروج نمودن افراد مورد تقاضای بانک مرکزی مینماید، در این مورد حق مخالفت ندارد زیرا تشخیص اینکه چه کسی بدهکار بانکی است به عهده بانک مربوط و بانک مرکزی است. چنانچه بدهکار نسبت به بدهی خود اعتراض داشته باشد میتواند قبلاً از طریق دادگاه عمومی صالح اقدام و تقاضای رفع اثر از ممنوعالخروجی خود را بنماید.
۳ـ در ماده واحده لایحه قانونی مذکور اجازه خروج موردی برای دادسرای عمومی دادستانی کل پیشبینی نشده است.
*****
[۲۹۴]
شماره پرونده ۸۳۲ ـ 1/168 ـ ۹۰
سؤال:
به استحضار میرساند در پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۸۷۲۴۷۰۰۰۹۳ شعبه ۱۰۱ جزایی دادگاه عمومی شهرستان بیجار آقای بهمن ب متهم است به سه فقره سرقت در شب از سه منزل مسکونی (موضوع شکایت آقایان جواد غلامی، خضر سرمستی، و امید شیخ اسماعیلی) و هنوز در این پرونده رأی صادر نشده و زمان وقوع این سرقتها نیز سال۱۳۸۹ میباشد متهم در دفاع اظهار داشته وی در شعبه۱۰۲ نیز در همین رابطه پروندهای دارد که حکم قطعی در این خصوص صادر شده است با ملاحظه پرونده استنادی مشخص میشود متهم در شعبه ۱۰۲ نیز به اتهام شش فقره سرقت از شش منزل مسکونی (موضوع شکایت آقایان فرهاد اسدی، مقداد علیمرادی، علی دانشور، سهراب واحدی، حبیبالله رجبپور و مصطفی الماسی) به تحمل حبس، شلاق، رد مال و تبعید محکوم شده و حکم عیناً به تأیید دادگاه تجدیدنظر رسیده و شلاق اجرا شده و حبس نیز در حال اجراء میباشد و زمان وقوع این سرقتها نیز تماماً در سال ۱۳۸۹ میباشد با توجه به اینکه اتهامات مندرج در پرونده شعبه ۱۰۱ و ۱۰۲ از نوع غیر متخلف است و طبق ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی در این مورد فقط یک مجازات باید تعیین شود و تعدد فقط میتواند عامل مشدده کیفر باشد تکلیف قاضی شعبه ۱۰۱ در تعیین مجازات چیست؟ آیا باید مجازات جداگانهای برای سه فقره سرقت مذکور تعیین شود؟ آیا ماده ۱۸۴ قانون آییندادرسی کیفری در این مورد میتواند ملاک عمل قرار گیرد یا خیر؟ در ماده ۱۸۴ ذکر شده پس از صدور حکم اما در پرونده شعبه ۱۰۱ هنوز حکمی صادر نشده است با توجه به جریانی بودن پرونده در شعبه ۱۰۱ جزایی بیجارخواهشمند است در ارسال پاسخ تسریع به عمل آید.
نظریه شماره3495/7 ـ 30/6/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اعمال ماده ۱۸۴ قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری در صورتی است که پس از صدور حکم بر دادگاه معلوم گردد که محکومٌعلیه دارای محکومیتهای قطعی دیگری بوده است، ولی چنانچه در حین رسیدگی و محاکمه و قبل از صدور حکم محرز باشد که متهم مرتکب چند جرم تعزیری و بازدارنده است، در این صورت دادگاه موظف به رعایت مقررات ماده ۴۷ قانون مجازات اسلامی است، بنا به مراتب پس از قطعیت یافتن احکام صادره با تذکر اجرای احکام، دادگاه بدوی یا تجدیدنظر حسب مورد به منظور صدور حکم تجمیعی، پس از نقض کلیه احکام، با لحاظ مقررات مربوط به تعدد جرم، نسبت به اعمال ماده ۱۸۴ قانون صدرالذکر، حکم واحد صادر مینماید.
*****
[۲۹۵]
سؤال ـ آیا در محلهای مورد اجاره که تابع مقررات قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ باشد موصی میتواند برخلاف مقررات این قانون نسبت به تخلیه و تعدیل مالالاجاره دستوراتی به وصی بدهد و آیا این دستورات در دادگاهها قابلیت اجراء را دارد؟
نظریه شماره3563/7 ـ 6/7/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
موصی بیشتر از آنچه که خود اختیار دارد مجاز به دادن دستورات مربوط به نحوه اداره ثلث به اوصیاء نیست. بنابراین چنانچه موارد اجـارهای که اوصیاء به مستـأجرین اجاره دادهاند مراتـب مذکور در بندهای ۴ و ۵ و ۶ وصیتنامه رعایت شده باشد در صورتی که مورد اجاره به منظور کسب یا پیشه یا تجارت قبل از لازمالاجراء شدن قانون موجر و مستأجر سال ۱۳۷۶ به اجاره داده شده باشد الزاماً تابع مقررات قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ خواهد بود زیرا اولاً اختیارات وصی بیشتر از موصی نیست. ثانیاً قانون سال ۱۳۵۶ از جمله قوانین آمره بوده و بعد از برقراری رابطه استیجاری، روابط طرفین تابع مقررات این قانون خواهد بود هر چند مدت اجاره یک سال باشد.
*****
[۲۹۶]
شماره پرونده ۳۳۶ـ ۷۶ ـ ۹۰
سؤال ـ نظر به اینکه حسب مقررات ماده ۲۸۳ قانون مدنی طرفین بعد از معامله میتوانند آن را به تراضی اقاله یا تفاسخ نمایند آیا چنانچه خریدار مبیع را به غیر انتقال داده باشد یا در رهن گذارده باشد باز هم حق اقاله معامله سابق خود را دارد یا خیر یا اینکه صرفاً طرفین تا زمانی که مبیع را مالک هستند و به غیر انتقال ندادهاند حق اقاله دارند و در فرض دیگر چنانچه مشتری بعد از معامله مبیع را در رهن گذاشت و حقوق عینی مقدم برای مرتهن ایجاد شد آیا میتواند با بایع و برخلاف منافع مرتهن اقاله نماید یاخیر.
نظریه شماره3565/7 ـ 6/7/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً در مورد انتقال مبیع از ناحیه مشتری به غیر چون مالکیت مشتری نسبت به مبیع منتفی شده است و انتقال هم از حیث عرف و لغت تلف محسوب نمیشود تا مشمول ماده ۲۸۶ قانون مدنی باشد اقاله صحیح نیست ثانیاً در مورد اقاله مالی که در رهن گذارده شده چون مالکیت مشتری نسبت به آن باقی است اقاله صحیح است ولی ضرری به حق مرتهن نمیزند به عبارتی دیگر اقاله با حفظ حقوق مرتهن بلااشکال است.
*****
[۲۹۷]
شماره پرونده ۹۴۱ـ ۱۱۷ـ ۹۰
سؤال:
۱ـ با توجه به بندهای ۳ و ۵ ماده ۱۵۵ قانون آییندادرسی کیفری که ایمان و عدالت را جزء شرایط شاهد اعلام نموده آیا از اقلیتهای دینی به عنوان شاهد در دعاوی میتوان تحقیق نمود و اظـهارات آنان را جزء ادله اثباتی تحت عنوان شهادت شهود تلقی نمود؟
۲ـ آیا اجرای اصل عدم ایرادات در اسناد تجاری که دارنده آن اسناد، شخص ثالث میباشد از نظر قانونی و شرعی وجاهت دارد؟ در صورت امکان با ذکر مستند قانونی.
نظریه شماره3750/7 ـ 30/7/1390
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
مبنای اصل غیرقابل استناد بودن ایرادات به دارنده با حسن نیت اسناد تجاری اعم از برات و سفته و چک در حقوق ایران مقررات امری قانون تجارت در باب اسناد تجاری مذکور و قابلیت نقل و انتقال آن و مسؤولیت صادرکننده و ظهرنویس و ضامن در قبال دارنده آن میباشد که مقرراتی نظیر مواد ۲۴۵ و ۲۴۹ و ۳۰۹ و ۳۱۰ و ۳۱۲ و ۳۱۳ و ۳۱۴ قانون تجارت از جمله آنها هستند و مفهوم این اصل آن است که اسناد تجاری موضوع مقررات یادشده پس از صدور از منشاء خود جدا میشوند و در صورتی که دارای ویژگی و شرایط مذکور در قانون تجارت باشند و صحت و اصالت آنها محرز باشد صادرکننده یا ظهرنویس یا ضامن نمیتوانند در مقابل انتقالگیرنده و دارنده با حسن نیت اسناد تجاری مذکور به روابط شخصی مالی فیمابین خود استناد کنند مثل اینکه مدعی پرداخت وجه آنها به دارنده قبلی شوند یا مثلاً مدعی شوند که این چک بابت معاملهای بوده که فسخ یا اقاله شده یا مثلاً در اثر خیانت در امانت تحصیل شده است مگر اینکه سوءنیت دارنده سند تجاری در انتقال گرفتن آنها به خود محرز شود. زیرا انتقال گیرنده سند تجاری در زمان وصول آن وظیفهای برای تفحص و بررسی روابط حقوقی و مالی خصوصی صادرکننده و ظهرنویس و ضامن قبلی ندارد و سند تجاری به محض ارائه باید کارسازی و پرداخت شود این مقررات تاکنون خلاف شرع اعلام نگردیده است. پاسخ پرسش دیگر جداگانه ارسال میشود لطفاً در هر استعلام فقط استعلامات مرتبط ذکر شود.