به دوستان خود اين نويد را بدهيد و بگوييد و در نظرسنجي شرکت کنيد
اين وبلاگ اختصاص به همه ي هواداران استاد ممتاز دارد و همه بايد در آن مشارکت کنند چراکه استاد را آنجور که شايسته و بايسته است ما نمي شناسيم.
بيائيد با ارائه نظر موضوع بازنشستگي اساتيد ممتاز دانشگاه ها از جمله دکتر ناصر کاتوزيان را مورد بررسي قرار دهيم؛ مثلاً يکي از دوستان نوشته : اساتيدي که ميليونها تومان از بيت المال و سرمايه ي پدري و خود استاد ، شب زنده داري همين اساتيد براي بالا بردن سطح کيفي ، تحصيل در غربت و بي پولي ايشان ، ناسزاها و ناملايمت ها ، سال ها تدريس ، استاد راهنما و استاد مشاور بودن در پايان نامه هاي متعدد و . . . اين اساتيد را همچون فولادي آبديده کرده که هم اکنون که کشور به آنها نيازمند است آيا حق دانشجوي اول راه نيست که از اساتيدي همچون گوهر بهره مند باشند ؟ آيا کشور ما در اين 30 سال تواسته امثال دکتر ناصر کاتوزيان ، دکتر جعفري لنگرودي ، دکتر گلدوزيان ، دکتر آزمايش ، دکتر عبداله شمس و ده ها تن از بازنشستگان کنوني و فردا نه پس فردا را تربيت کند ؟ اي مي دانيد در کشورهاي مترقي از امثال ايشان همچون خزانه ملي نگهداري مي کنند ؟ فکر مي کنم ما راه مان را اشتباه مي پيمائيم .
ما بايد به اساتيد جديد و البته غني و قوي همچون دکتر محسن صفري و . . . امکان لازم را ارائه دهيم اما کشور ما در کنار اساتيد جديد و با انديشه هاي نوين نيازمند حضور اساتيد کلاسيک و داراي سبک است. مي گوئيد نه بنده 30 سال ديگر دوباره به همين وبلاگ مي آيم و آثار و عواقب اين کژانديشي ها را دوباره مرقوم خواهم نمود. http://www.drkatouzian.blogfa.com
1 دیدگاه روشن سوالات کنکور کاردانی 90,91
با سلام و فراوان درود
دکتر کاتوزيان را بهتر بشناسيم
انساني از جنس نور
به دوستان خود اين نويد را بدهيد و بگوييد و در نظرسنجي شرکت کنيد
اين وبلاگ اختصاص به همه ي هواداران استاد ممتاز دارد و همه بايد در آن مشارکت کنند چراکه استاد را آنجور که شايسته و بايسته است ما نمي شناسيم.
بيائيد با ارائه نظر موضوع بازنشستگي اساتيد ممتاز دانشگاه ها از جمله دکتر ناصر کاتوزيان را مورد بررسي قرار دهيم؛ مثلاً يکي از دوستان نوشته : اساتيدي که ميليونها تومان از بيت المال و سرمايه ي پدري و خود استاد ، شب زنده داري همين اساتيد براي بالا بردن سطح کيفي ، تحصيل در غربت و بي پولي ايشان ، ناسزاها و ناملايمت ها ، سال ها تدريس ، استاد راهنما و استاد مشاور بودن در پايان نامه هاي متعدد و . . . اين اساتيد را همچون فولادي آبديده کرده که هم اکنون که کشور به آنها نيازمند است آيا حق دانشجوي اول راه نيست که از اساتيدي همچون گوهر بهره مند باشند ؟ آيا کشور ما در اين 30 سال تواسته امثال دکتر ناصر کاتوزيان ، دکتر جعفري لنگرودي ، دکتر گلدوزيان ، دکتر آزمايش ، دکتر عبداله شمس و ده ها تن از بازنشستگان کنوني و فردا نه پس فردا را تربيت کند ؟ اي مي دانيد در کشورهاي مترقي از امثال ايشان همچون خزانه ملي نگهداري مي کنند ؟ فکر مي کنم ما راه مان را اشتباه مي پيمائيم .
ما بايد به اساتيد جديد و البته غني و قوي همچون دکتر محسن صفري و . . . امکان لازم را ارائه دهيم اما کشور ما در کنار اساتيد جديد و با انديشه هاي نوين نيازمند حضور اساتيد کلاسيک و داراي سبک است. مي گوئيد نه بنده 30 سال ديگر دوباره به همين وبلاگ مي آيم و آثار و عواقب اين کژانديشي ها را دوباره مرقوم خواهم نمود.
http://www.drkatouzian.blogfa.com